مدتی پیش، یلن از چین بازدید کرد و گفته میشود که «وظایف» زیادی را بر عهده دارد، رسانههای خارجی به او کمک کردند تا یکی از آنها را خلاصه کند: «متقاعد کردن مقامات چینی که ایالات متحده به نام امنیت ملی از دستیابی چین به فناوریهای حساس مانند نیمهرساناها جلوگیری میکند و مجموعهای از اقدامات با هدف آسیب رساندن به اقتصاد چین انجام میشود.»
سال ۲۰۲۳ بوده است، ایالات متحده حداقل دوازده دور ممنوعیت صنعت تراشه چین را آغاز کرده است، فهرست موجودیت شرکتها و افراد سرزمین اصلی بیش از ۲۰۰۰ نفر است، برعکس آن نیز میتواند چنین دلیل بزرگی را تشکیل دهد، تأثیرگذار، این به سادگی این است که "او واقعاً، من تا سر حد مرگ گریه میکنم."
شاید خود آمریکاییها تحمل دیدنش را نداشتند، که خیلی زود با مقاله دیگری در نیویورک تایمز به آن برخورد.
چهار روز پس از ترک چین توسط یلن، الکس پالمر، خبرنگار مشهور چینی در حلقه رسانههای خارجی، مقالهای در نیویورک تایمز منتشر کرد که در آن به تشریح محاصره تراشههای ایالات متحده پرداخته بود و عنوان آن مستقیماً نوشته شده بود: این یک اقدام جنگی است.
الکس پالمر، فارغالتحصیل هاروارد و اولین محقق یانجینگ در دانشگاه پکن، مدتهاست که درباره چین، از جمله شو شیانگ، فنتانیل و تیکتاک، گزارش میدهد و یک آشنای قدیمی است که احساسات مردم چین را جریحهدار کرده است. اما او آمریکاییها را وادار کرد تا حقیقت را در مورد تراشه به او بگویند.
در این مقاله، یکی از پاسخدهندگان با صراحت اظهار داشت که «ما نه تنها به چین اجازه پیشرفت در فناوری را نخواهیم داد، بلکه به طور فعال سطح فعلی فناوری آنها را معکوس خواهیم کرد» و اینکه ممنوعیت تراشه «اساساً برای ریشهکن کردن کل اکوسیستم فناوری پیشرفته چین است».
آمریکاییها کلمه «eradicate» را که معنای مشترک «ریشهکن کردن» و «ریشهکن کردن» دارد و اغلب قبل از ویروس آبله یا کارتلهای مواد مخدر مکزیکی به آن اشاره میشود، گرفتند. اکنون، هدف این کلمه، صنعت فناوری پیشرفته چین است. نویسندگان پیشبینی میکنند که اگر این اقدامات موفقیتآمیز باشند، میتوانند پیشرفت چین را برای یک نسل تحت تأثیر قرار دهند.
هر کسی که میخواهد وسعت جنگ را درک کند، کافی است بارها و بارها کلمه ریشهکن کردن را به زبان بیاورد.
01
جنگ رو به افزایش
قانون رقابت و قانون جنگ در واقع دو چیز کاملاً متفاوت هستند.
رقابت تجاری، رقابتی در چارچوب قانونی است، اما جنگ اینطور نیست، حریف تقریباً هیچ توجهی به قوانین و محدودیتها ندارد و برای رسیدن به اهداف استراتژیک خود هر کاری میکند. بهویژه در زمینه تراشهها، ایالات متحده حتی میتواند دائماً قوانین را تغییر دهد - شما با یک مجموعه سازگار میشوید، بلافاصله مجموعه جدیدی برای مقابله با شما جایگزین میشود.
برای مثال، در سال ۲۰۱۸، وزارت بازرگانی ایالات متحده، فوجیان جینهوا را از طریق «لیست موجودیتها» تحریم کرد که مستقیماً منجر به تعلیق تولید این شرکت (که اکنون کار خود را از سر گرفته است) شد؛ در سال ۲۰۱۹، هواوی نیز در لیست موجودیتها قرار گرفت و شرکتهای آمریکایی از ارائه محصولات و خدمات به آن، مانند نرمافزار EDA و GMS گوگل، منع شدند.
پس از آنکه ایالات متحده دریافت که این ابزارها نمیتوانند هواوی را به طور کامل «حذف» کنند، قوانین را تغییر داد: از ماه مه ۲۰۲۰، از همه شرکتهایی که از فناوری آمریکایی استفاده میکردند، مانند کارخانه ریختهگری TSMC، خواست که به هواوی خدمات ارائه دهند، که این امر مستقیماً منجر به رکود هیسیکولوس و کاهش شدید فروش تلفنهای همراه هواوی شد و سالانه بیش از ۱۰۰ میلیارد یوان ضرر به زنجیره صنعتی چین وارد کرد.
پس از آن، دولت بایدن هدف قدرت آتش را از «بنگاه اقتصادی» به «صنعت» افزایش داد و تعداد زیادی از شرکتها، دانشگاهها و مؤسسات تحقیقات علمی چینی به ترتیب در فهرست ممنوعیت قرار گرفتند. در 7 اکتبر 2022، دفتر صنعت و امنیت وزارت بازرگانی ایالات متحده (BIS) مقررات جدید کنترل صادرات را صادر کرد که تقریباً مستقیماً «سقفی» برای نیمهرساناهای چینی تعیین میکرد:
تراشههای منطقی زیر ۱۶ یا ۱۴ نانومتر، حافظههای NAND با ۱۲۸ لایه یا بیشتر، مدارهای مجتمع DRAM با ۱۸ نانومتر یا کمتر و غیره برای صادرات محدود شدهاند و تراشههای محاسباتی با قدرت محاسباتی بیش از ۴۸۰۰TOPS و پهنای باند اتصال بیش از ۶۰۰ گیگابایت بر ثانیه نیز برای عرضه، چه در کارخانههای ریختهگری و چه در فروش مستقیم محصولات، محدود شدهاند.
به گفته یک اندیشکده واشنگتن: ترامپ مشاغل را هدف قرار میدهد، در حالی که بایدن به صنایع ضربه میزند.
هنگام خواندن رمان «مسئله سه جسم»، برای خوانندگان عادی درک اینکه یانگ مو از ژیزی چگونه فناوری زمین را قفل میکند، آسان است؛ اما در واقعیت، وقتی بسیاری از افراد غیرصنعتی به ممنوعیت تراشه نگاه میکنند، اغلب این برداشت را دارند: تا زمانی که از قوانین ایالات متحده پیروی کنید، مورد هدف قرار نخواهید گرفت؛ وقتی مورد هدف قرار میگیرید، به این معنی است که کار اشتباهی انجام دادهاید.
این برداشت طبیعی است، زیرا بسیاری از مردم هنوز در چارچوب ذهنی «رقابت» باقی میمانند. اما در «جنگ»، این برداشت ممکن است یک توهم باشد. در سالهای اخیر، بسیاری از مدیران نیمههادیها معتقدند که وقتی تحقیق و توسعه مستقل یک شرکت شروع به ورود به حوزههای پیشرفته (حتی فقط پیشتحقیق) میکند، با یک دیوار گازی نامرئی مواجه خواهد شد.
تحقیق و توسعه تراشههای رده بالا مبتنی بر مجموعهای از زنجیره تأمین فناوری جهانی است، مانند ساخت تراشههای SoC 5 نانومتری، شما باید هستهها را از Arm بخرید، نرمافزار را از Candence یا Synopsys بخرید، پتنتها را از Qualcomm بخرید و ظرفیت تولید را با TSMC هماهنگ کنید... تا زمانی که این اقدامات انجام شوند، وارد حوزه دید نظارت BIS وزارت بازرگانی ایالات متحده خواهند شد.
یک مورد، یک شرکت تراشه متعلق به یک تولیدکننده تلفن همراه است که یک شرکت تابعه تحقیق و توسعه در تایوان افتتاح کرد تا استعدادهای محلی را برای ساخت تراشههای مصرفی جذب کند، اما خیلی زود با «تحقیقات» ادارات مربوطه تایوان مواجه شد. در نهایت، این شرکت تابعه از شرکت مادر به عنوان یک تأمینکننده مستقل خارج از بدنه جدا شد، اما باید محتاط بود.
در نهایت، شرکت تابعه تایوانی پس از یورش «دادستانهای» تایوانی که به سرورهای آن یورش برده و آنها را با خود بردند (هیچ تخلفی یافت نشد)، مجبور به تعطیلی شد. و چند ماه بعد، شرکت مادر آن نیز به سادگی ابتکار عمل را برای انحلال به دست گرفت - مدیریت ارشد دریافت که تحت ممنوعیت متغیر، تا زمانی که یک پروژه تراشه پیشرفته باشد، خطر «صفر با یک کلیک» وجود دارد.
در واقع، وقتی کسبوکار غیرقابلپیشبینی با سهامدار عمدهای که از فناوری مائوشیانگ خوشش میآید، روبرو میشود، نتیجه اساساً محکوم به شکست است.
این قابلیت «یک کلیک صفر» اساساً به این معنی است که ایالات متحده «تقسیم صنعتی جهانی مبتنی بر تجارت آزاد» را که قبلاً دنبال میشد، به سلاحی برای حمله به دشمن تبدیل کرده است. محققان آمریکایی اصطلاح وابستگی متقابل تسلیحاتی را برای پوشاندن این رفتار ابداع کردهاند.
پس از دیدن واضح این موارد، بسیاری از موارد بحثبرانگیز قبلی دیگر نیازی به بحث ندارند. برای مثال، هیچ دلیلی برای سرزنش هواوی به خاطر نقض ممنوعیت ایران وجود ندارد، زیرا به وضوح بیان شده است که «ایران فقط یک بهانه است»؛ با توجه به اینکه ایالات متحده ۵۳ میلیارد دلار برای یارانه تولید تراشه و ترویج بازگشت به کشور هزینه میکند، سرزنش چین به خاطر سیاست صنعتیاش مضحک است.
کلاوزویتس زمانی گفته بود: «جنگ ادامه سیاست است.» جنگ تراشهها هم همینطور.
02
محاصره اقتصادی نتیجه میدهد
بعضیها میپرسند: آیا ایالات متحده «با تمام کشور بجنگد»؟ هیچ راهی برای مقابله با آن وجود ندارد؟
اگر دنبال آن نوع ترفند جادویی برای شکستن دشمن هستید، اینطور نیست. خود علم کامپیوتر در ایالات متحده متولد شد، به خصوص صنعت مدار مجتمع، طرف دیگر برای استفاده از ابزار جنگ برای بازی حق صحبت در مورد زنجیره صنعتی، تنها میتواند زمان بیشتری برای فتح از بالادست و پاییندست به صورت ذره ذره نیاز داشته باشد، که یک فرآیند طولانی است.
با این حال، درست نیست که بگوییم این «عمل جنگی» هیچ عوارض جانبی ندارد و میتواند برای مدت طولانی مورد استفاده قرار گیرد. بزرگترین عارضه جانبی محاصره گسترده بخش توسط ایالات متحده این است: این به چین فرصت میدهد تا برای حل مشکل به مکانیسمهای بازار، به جای نیروی صرف برنامهریزی، تکیه کند.
ممکن است در ابتدا درک این جمله دشوار به نظر برسد. ابتدا میتوانیم بفهمیم که قدرت برنامهریزی محض چیست، برای مثال، در صنعت نیمههادی، یک پروژه ویژه برای پشتیبانی از تحقیقات فنی بزرگ وجود دارد که «فناوری تولید مدار مجتمع در مقیاس بسیار بزرگ و فرآیند کامل» نامیده میشود، این صنعت معمولاً 02 صندوق مالی ویژه و محض نامیده میشود.
بسیاری از شرکتها از 02 special استفاده کردهاند، زمانی که نویسنده در سرمایهگذاری نیمههادی بود، وقتی شرکت تحقیقاتی تعداد زیادی از "02 special" را دید که نمونه اولیه را ترک کردهاند، پس از دیدن احساس سردرگمی، چگونه میتوان گفت؟ بسیاری از تجهیزات انباشته شده در انبار، دست خاکستری هستند، احتمالاً تنها زمانی که رهبران بازرسی برای صیقل دادن به بیرون منتقل شوند.
البته، پروژه ویژه 02 در آن زمان بودجه ارزشمندی را برای شرکتها در زمستان فراهم کرد، اما از سوی دیگر، کارایی استفاده از این بودجه بالا نیست. من میترسم که با تکیه صرف بر یارانههای مالی (حتی اگر این یارانهها مربوط به شرکتها باشد)، تولید فناوریها و محصولاتی که بتوان آنها را به بازار عرضه کرد، دشوار باشد. هر کسی که تا به حال تحقیق کرده باشد، این را میداند.
پیش از جنگ تراشهها، چین تجهیزات، مواد و شرکتهای کوچک تراشهسازی زیادی داشت که در رقابت با همتایان خارجی خود با مشکل مواجه بودند و شرکتهایی مانند SMIC، JCET و حتی هواوی معمولاً توجه زیادی به آنها نمیکردند و دلیل آن هم واضح است: آنها وقتی میتوانستند محصولات خارجی بالغتر و مقرونبهصرفهتری بخرند، از محصولات داخلی استفاده نمیکردند.
اما محاصره صنعت تراشه چین توسط ایالات متحده، فرصتی نادر را برای این شرکتها به ارمغان آورده است.
در مورد محاصره، تولیدکنندگان داخلی که قبلاً توسط کارخانههای تولیدی یا کارخانههای آزمایشی مهر و موم شده نادیده گرفته میشدند، به سرعت به قفسهها منتقل شدند و تعداد زیادی از تجهیزات و مواد برای تأیید به خط تولید ارسال شدند. و خشکسالی و باران طولانی کارخانههای کوچک داخلی ناگهان امید را دیدند، هیچ کس جرأت نکرد این فرصت گرانبها را از دست بدهد، بنابراین آنها نیز خستگیناپذیر برای بهبود محصولات تلاش کردند.
اگرچه این یک چرخه داخلی بازاریسازی است، یک خروج اجباری از بازاریسازی، اما کارایی آن از نیروی برنامهریزی صرف نیز کارآمدتر است: یک حزب قلب آهنین را برای جایگزینی داخلی به کار میگیرد، یک حزب به شدت به نیها چنگ میزند، و در هیئت مدیره علم و فناوری، اثر غنی الهام گرفته از نیمههادیهای بالادستی تقریباً در هر بخش عمودی، شرکتهای زیادی در این حجم وجود دارند.
ما روند سود شرکتهای نیمههادی بورسی چین را در ده سال گذشته محاسبه کردهایم (فقط شرکتهایی با ده سال عملکرد مستمر انتخاب شدهاند) و شاهد روند رشد واضحی خواهیم بود: 10 سال پیش، کل سود این شرکتهای داخلی تنها بیش از 3 میلیارد بود و تا سال 2022، کل سود آنها از 33.4 میلیارد فراتر رفت که تقریباً 10 برابر 10 سال پیش است.
زمان ارسال: 30 اکتبر 2023